بنیاد هدایت | گفتوگو با حجتالاسلام موسویزاده درباره شبکه ملی جهاد و شهادت
حجتالاسلام سیدمحمدعلی موسویزاده؛ روحانی است جوانی که سالها در میدان روایتگری شهدا حضور داشته و اکنون مدیر شبکه ملی جهاد و شهادت است؛ شبکهای نوپا و در عین حال راهبردی که زیر نظر امور مبلغین سازمان تبلیغات اسلامی فعالیت میکند و آمده است تا گمشده انسجام در عرصه ترویج فرهنگ شهدا را جبران کند.
به گزارش روابط عمومی سازمان تبلیغات اسلامی، در تاریکی دلانگیز غروب نهر خین، روایت شهدای کربلای چهار تازه به پایان رسیده بود. بغض، میان جمعیت پیچیده بود و اشک، خاموش و بیصدا بر گونهها میغلتید. دختری جوان، نه با ظاهر آشنای هیئتیها و کاروانیها، بلکه با پوششی متفاوت و نگاهی پرسشگر سؤالاتی در دل داشت که انگار سالها بیپاسخ مانده بود. پرسشهایش ابتدایی بود، ساده و شاید حتی کودکانه، اما از سرِ دلی درگیر و جانی بیدارشده آنقدر با دقت و اشتیاق سؤال میپرسید که گویی تازه از خوابی عمیق برخاسته است؛ خوابی که بیداریاش را مدیون شهدا بود. رفت و در ازدحام جمعیت گم شد، اما ذهنم هنوز درگیر نگاه متحیر و اشکآلودش بود که مسئول کاروان، آرام به سمتم آمد و با لبخندی گفت:
ـ میدانی آن دختر که بود؟
ـ نه، حقیقتاً نمیدانم.
ـ او یکی از مدلهای شاخص پوشاک در فضای مجازیست؛ صفحهاش پر است از کلیپهایی که دیدنشان شرمآور است؛ تبلیغ پوششهای زننده و نامتعارف میکند. اما همین دختر، چند لحظه پیش، بر زمین نهر خین نشست، با خاطرات شهدا گریست و دلش لرزید.
این خاطره را حجتالاسلام سیدمحمدعلی موسویزاده نقل میکند؛ روحانی جوانی که سالها در میدان روایتگری شهدا حضور داشته و اکنون مدیر شبکه ملی جهاد و شهادت است؛ شبکهای نوپا و در عین حال راهبردی که زیر نظر امور مبلغین سازمان تبلیغات اسلامی فعالیت میکند و آمده است تا گمشده انسجام در عرصه ترویج فرهنگ شهدا را جبران کند.
بهرهگیری از سیره شهدا
اگر کسی اندکی با بیانات مقام معظم رهبری انس داشته باشد، بهخوبی درمییابد که برای اثرگذاری در عرصه تبلیغ، هیچ مسیری نافذتر از سیره شهدا نیست. حضرت آقا، در تقریظهایی که بر کتابها نگاشتهاند، بیشترین اهتمام را به آثار مربوط به دفاع مقدس و خاطرات شهدا نشان دادهاند. بارها در جلسات مختلف تأکید کردهاند که زنده نگه داشتن یاد شهدا یک وظیفه است، نه فقط یک حرکت نمادین. عالِمترین و مخلصترین روحانیون هم گاهی نمیتوانند جوانانی را که از فضای دین دور شدهاند، به پای منبر خود بیاورند؛ اما شهدا، بیصدا و بیادعا، این دلها را مینشانند و نرم میکنند. اینجاست که ما وظیفه داریم از ظرفیت شهدا در تبلیغ، در خطابه، در کار فرهنگی استفاده کنیم؛ تا به برکت نام و مقامشان، پیام دین را عمیقتر و اثرگذارتر منتقل کنیم.
اتصال، نه موازیکاری
وقتی از «شبکه» میگوییم، دقیقاً بهدنبال ساختن یک سازمان جدید یا ساختار تازه در دل نهادهای موازی نیستیم؛ هدف از «شبکهسازی»، ایجاد پیوند میان ظرفیتهای پراکنده است؛ میخواهیم نقطه اتصال مجموعههای فعال در عرصه شهدا باشیم. بنا نداریم که رقیب مجموعههای دیگر باشیم یا کار آنها را تکرار کنیم؛ آمدهایم تا بین این جزایر پراکنده، پلی از همکاری و همافزایی بسازیم. چه آنها که در مقیاسهای کلان فعالیت دارند، چه گروههای کوچک مردمی؛ همه باید کنار هم قرار بگیرند تا هدف بزرگی که داریم محقق شود؛ اهداف ما در شبکه ملی جهاد و شهادت، سه محور کلیدی دارد؛ احیای گلزار شهدا، یادمانهای شهدای گمنام و یادوارههای شهدا. اینها مکانها و موقعیتهاییاند که متأسفانه در برخی نقاط کشور مهجور ماندهاند، در حالی که اثرگذاری تربیتی، عاطفی و معرفتی بالایی دارند. ما میخواهیم این سه محور را به جایگاه شایستهشان بازگردانیم و با همراهی همه ظرفیتهای موجود، آنها را احیا کنیم.
کار فردی، موج نمیسازد
مقام معظم رهبری فرمودهاند کار باید تشکیلاتی باشد. یعنی اگر کسی بهصورت فردی وارد میدان شود، یا مجموعهای بهتنهایی بخواهد کاری بکند، یا قدرت اثرگذاری نخواهد داشت یا اثرگذاریاش محدود به یک فضای کوچک خواهد ماند. اگر میخواهیم درعرصه فرهنگ، تبلیغ دین و ترویج سیره شهدا، جریان ایجاد کنیم و موج بسازیم، باید تشکیلاتی کار کنیم. ما به این نتیجه رسیدیم که باید ظرفیت مجموعههای مختلف فعال در عرصه شهدا کنار هم قرار بگیرد تا بتوانیم یک حرکت ناب و اثرگذار رقم بزنیم.
بسته به توان هر مجموعه شهدایی برای آنها در شبکه نقش تعریف کردهایم. مثلاً اگر زمانی احساس کنیم اعضای شبکه نیاز به آموزش دارند، بهجای آنکه دو سه استاد دعوت کنیم، میرویم سراغ مجموعههایی که قبلاً در این زمینه تجربه داشتهاند و دورههای آموزشی موفقی برگزار کردهاند. از آنها میخواهیم مسئولیت آموزش را بهعهده بگیرند. گاهی اوقات فرصت آموزش نداریم؛ مثلاً در عملیات محرم امسال. برای این مواقع، بهجای آموزش از صفر، از مجموعههایی استفاده میکنیم که نیروهای آموزشدیده و توانمند در عرصه روایتگری دارند. به آنها میگوییم با نیروهایتان بیایید و عملیات ما را جلو ببرید. این بار هم، بیشتر نیروهایی که با ما عملیات انجام دادند، از مجموعههایی بودند مثل سیره شهدا که قبلاً نیرو تربیت کردهاند.
این شبکه، براساس شناسایی دقیق ظرفیتها شکل گرفته است. ما مجموعهها و توانمندیهایشان را شناسایی میکنیم و بسته به قابلیتشان برایشان در شبکه نقش تعریف میکنیم. حتی وقتی برای طلبهها فراخوان ثبتنام دادیم، یکی از سؤالاتی که از آنها پرسیدیم این بود که اگر عضو مجموعه شهدایی هستید، نام و آدرس مجموعهتان را بنویسید. چون هدف ما این است که برویم سراغ همان مجموعه و تفاهم کنیم تا با نیروهایش به شبکه بپیوندد. ما میخواهیم ظرفیت مجموعهها کنار هم قرار بگیرد. این تنها راه شکلگیری یک جریان واقعی و مؤثر در عرصه شهداست.
یادوارهها، آغاز رفاقت با شهدا
یادوارههای شهدا، شروع رفاقت با شهداست. یعنی یک تلنگر میزند و رفاقت آغاز میشود. محل قرار کجاست؟ جایی که شهید حضور دارد، جایی که جسمش دفن شده؛ یعنی گلزار شهدا. ما گلزارها را محل قرار با شهدایی گذاشتهایم که با آنها در یادوارهها انس گرفتهایم. پاتوق فرهنگی مستمر را گذاشتهایم یادمانهای شهدای گمنام. یعنی جایی که حال خوب و انس با شهدا باید استمرار پیدا کند.
حس مکان در دانش روانشناسی میگوید هرچه شناخت شما نسبت به یک مکان بیشتر باشد، انسگیری با آن مکان قویتر، سریعتر و مؤثرتر خواهد شد. هرچه حال و حس خوب شما نسبت به یک مکان بیشتر باشد، ارتباطگیریتان هم با آن مکان قویتر خواهد بود. هرچه شناخت مردم از گلزار شهدا و شخصیت شهدای مدفون در آن بیشتر باشد، ارتباطگیری آنها با آن مکان و با خود شهدا عمیقتر خواهد شد.
ما راویهایمان را میفرستیم در گلزار شهدا، تا کنار مزار شهدا برای مردم خاطره بگویند. وقتی یک زائر بفهمد شهیدی که همیشه از کنارش رد میشده چه ویژگیهایی دارد، دیگر راحت از کنارش رد نمیشود. مثلاً وقتی بداند که آن شهید اهل توسل بوده یا علما در موردش گفتهاند انس ویژهای با امام زمان داشته، این شناخت، رفاقت را عمیقتر میکند. مینشیند، با شهید حرف میزند، و این انس تقویت میشود.
یادوارههای شهدا شروع کار است. بعد این انس منتقل میشود به محل قرار که گلزارها هستند، و بعد باید این حال خوب استمرار پیدا کند. برای همین میرویم سراغ یادمانهای شهدای گمنام. اینها بستر آمادهای برای استمرار انس با شهدا هستند. آنجا برنامههای مختلف و جذاب فرهنگی طراحی و اجرا میکنیم تا این حال خوب نهادینه شود.
مردم، بازیگران اصلی
تمام طرحهای ما با محوریت روحانی راوی، ولی با کنشگری فعال مردم اجرا میشود. یعنی بنای ما این است که مردم نقشآفرین باشند در اجرای طرحها. حضور فعال و پررنگ مردم باید احساس شود. به عنوان نمونه، طرح «پهلوان محله من»، در بستر یادوارههای شهدای محلی اجرا میشود. هدف این است که مردم با شهدای محله خودشان، یعنی پهلوانهای محلهشان انس بگیرند.
همچنین دو مدل روایتگری در گلزار شهدا پیشبینی شده است. نخست، روایتگری مزار به مزار است که راوی به همراه جمعی از مردم بر سر قبور شهدا حاضر شده و پیرامون هر شهید روایت ارائه میدهد. دوم، روایتگری صحنهای است که در قالب برنامهای عمومی، در فضای گلزار و با محوریت شهدای همان مکان اجرا میشود.
برای پشتیبانی محتوایی راویان، کتابهایی با عنوان روایتگری گلزاری در دست تهیه است. در این کتابها، مشخصات، آدرس مزار، تصویر، اطلاعات اولیه و خاطرات تأثیرگذار شهدای هر گلزار گردآوری شده است. در ضمن برای گلزار شهدای مراکز استانها این کتابها آماده شده تا راویان، پیش از روایتگری با شهدا آشنا شده و اطلاعات لازم را بهصورت مستند و دقیق به مردم منتقل کنند.
نحوه عضویت در شبکه ملی جهاد و شهادت
برای عضویت در شبکه دو مسیر پیشبینی شده است؛ اگر فردی بهصورت مستقل و بدون وابستگی به مجموعه خاصی اقدام کند، ابتدا ثبتنام کرده و سپس مورد ارزیابی قرار میگیرد. چنانچه نیاز به آموزشهای تکمیلی داشته باشد، به مجموعههای فعال در حوزه شهدا معرفی میشود تا آموزشهای لازم را طی کند و سپس در عملیاتهای شبکه مشارکت خواهد داشت. در برخی موارد ممکن است فرد آموزشهای مقدماتی را دیده باشد و تنها نیاز به یک دوره کوتاهمدت رفع اشکال داشته باشد. در این صورت، در دورههای فشردهای که توسط مجموعههای توانمند برگزار میشود شرکت میکند و پس از آن به شبکه میپیوندد. اگر فردی از ابتدا دارای توانمندی لازم باشد، مستقیماً در عملیاتها حضور پیدا میکند.
اگر فردِ متقاضی عضو مجموعهای باشد یا قبلاً در مجموعهای آموزش دیده باشد، با ذکر نام آن مجموعه و در قالب همان گروه در شبکه ثبتنام میشود و همکاری خود را آغاز میکند.
هدف نخست ما این است که مجموعههای فعال در عرصه شهدا کنار یکدیگر قرار بگیرند و با همافزایی، کاری اثرگذار و جریانساز در کشور رقم بزنند. در بلندمدت هم بهدنبال آن هستیم که همه طلاب کشور، هم در زندگی شخصی و خانوادگی و هم در منبرها و عرصه تبلیغ، انس ویژهای با شهدا داشته باشند و سیره شهدا را بهعنوان یکی از مؤثرترین ابزارهای تبلیغی در سبد فعالیت خود قرار دهند.از دیگر اهداف ما این است که مردم هر محله شناخت عمیقتری نسبت به شهید محله خود پیدا کنند؛ نه صرفاً از طریق دیدن نام یا تصویر آنها بر دیوار کوچهها، بلکه به واسطه روایتگریهایی که به همت طلاب در مناطق مختلف انجام میشود.
به دنبال آن هستیم که کار به نقطهای برسد که وقتی کسی از کنار نام شهیدی در کوچه یا خیابان محل خود عبور میکند، معارف زندگی آن شهید در ذهنش تداعی شود و این شناخت، به پیوندی درونی و عمیق تبدیل گردد؛ انشاءالله به برکت اخلاص دوستان همراه، به این اهداف خواهیم رسید.
باكس
پیشنهادی كه رنگ عمل دید
ایده اولیه شکلگیری شبكه ملی جهاد و شهادت ، حاصل تجربه سالها فعالیت حجتالاسلام سیدمحمدعلی موسویزاده در عرصه كار برای شهدا و خاطرات دفاع مقدس است. اما جرقه رسمی آن، با یک پیشنهاد شکل گرفت.
موسویزاده دراینباره میگوید:«حجت الاسلام محمد جنتی محب، مدیرکل امور مبلغین سازمان تبلیغات اسلامی، یک روز به من گفت: مجموعههای شهدا جزیرهای کار میکنند. خیلی از محیطها هنوز احیا نشدهاند، در حالی که ظرفیت بسیار بالایی دارند. یادمانها، گلزار شهدا و یادوارهها را مثال زدند و گفتند اگر بتوانیم همه ظرفیتهای فعال کشور را در این حوزه به هم متصل کنیم، تحولی جدی اتفاق میافتد.»
همانجا بود که ایده شبکه بهصورت جدی مطرح شد و به شکل یک مأموریت رسمی درآمد؛ مأموریتی که او حالا سکاندار آن است.
1404/07/15